می گویند همه جای دنیا ، آدم هایی هستند که یکی را یواشکی دوست دارند ...
یواشکی به این معنی که به خودش نمی گویند یا مثلا مستقیما نمی گویند . برای پنهان کردنِ علاقه شان دلایلِ شخصیِ خودشان را دارند . از دور می نشینند به تماشای معشوقشان و گاهی با عناوینِ دیگری به او نزدیک می شوند .
همیشه تصور می کردم که دلم می خواهد اگر کسی یواشکی دوستم دارد ، یک روز بیاید و به من بگوید . یا لااقل خودم متوجه اش شوم . دلم می خواست از تمامِ عشق هایی که در کُره یِ زمین متعلق به من است ، مُطلع باشم و از ذره ذره اش لذت ببرم . دلم می خواست بدانم چه کسی یواشکی مدت ها مرا زیرِ نظر گرفته ، سعی در شناختن و خوشحال کردنم داشته .
یک جاهایی ، یک وقت هایی ، بدون این که خودم بدانم ، هوایم را داشته یا دقایقی قبل از خواب به من فکر کرده ...
دوست داشتن های یواشکی لذت بخش است . آدم نباید آرزو کند که این یواشکی ها آشکار شوند . اگر آشکار شوند ، خراب خواهند شد !
یا معشوق دستِ رَد به سینه اش می زند ، یا سَرد می شود ، یا ...
اگر هم قبولش کند و عشقِ دو طرفه ای حاصل شود ، اگر عاشقِ یواشکی ، معشوقش را بشناسد ، ویژگی هایش را بداند ، اخلاقش دستش بیاید ، شاید آن زمان بفهمد که این فرد با تصوراتش فرق دارد .
شاید او دیگر همان بُتِ بی نقصی که شب و روز در حالِ پرستشش بود ، نباشد .
شاید این معشوق ، ویژگی های بابِ مِیلش را نداشته باشد !
آن موقع است که این علاقه سَرد می شود . شاید حتی به مرورِ زمان از بین برود ..!
به خاطر همین است که می گویم هر آدمی نیاز دارد که یک نفر یواشکی ، بدونِ این که همه چیز را راجع بهش بداند ، مثل یک موجودِ بی نقص دوستش داشته باشد .
این دوست داشته شدن های یواشکی ، عجیب لذت بخش است ...
برچسب : یواشکی, نویسنده : peranses71 بازدید : 112